فیلم نفس بکش

خلاصه داستان فیلم: 

داستان در مورد زوجی در صده 1900 است که برای ماه عسل به آفریقا سفر میکنند و شخصیت مرد داستان به ویروس فلج اطفال مبتلا می شود و از گردن به پایین به صورت کامل فلج می شود به طوری که برای نفس کشیدن هم به دستگاه نیازمند است. این در حالی است که همسرش باردار است. آنها بعد از به دنیا امدن فرزندشان به انگلیس بازمیگردند و مرد به یک بیمارستان نگه داری از بیماران کاملا ناتوان انتقال داده می شود ولی زن حاضر به رها کردن همسرش نیست و از او میخواد به جای زنده ماندن شروع کند به زندگی کردن. مرد از همسرش میخواد او را از بیمارستان ببرد این در حالی است که انتقال بیماران ناتوان از بیمارستان اصلا انجام نمیشود. مرد با دوست خود به اختراعات مختلفی دست می زند و زندگی بیماران مثل خود را تغییر می دهد. بعد از حدود بیست سال به خاطر زخم ریه تصمیم به اتانازی میگیرد و به زندگی خود پایان می دهد.


نکات مثبت فیلم:

- بازی ها بسیار عالی است

- روند روایتی داستان بدون کم و کاست است و مخاطب را خسته نمی کند. البته فیلم هایی با روند روایی بهتر هم دیده ام

- فیلم در نمایش عشقی که بین زوج هست خیلی خوب عمل کرده. البته از این دیدگاه که خیلی سریع به سراغ داستان اصلی رفته و مسائل حاشیه ای حذف شده و به آن پرداخته نشده است

- داستان فیلم خیلی خوب امید را انتقال می دهد. فردی که در سلامت کامل بود به ناگاه کاملا فلج می شود و با همین موضوع کنار می آید و زندگی بیماران هم نوع خود را تغییر می دهد.

- کارگردانی و صحنه پردازی هم عالی است.


نکات دیگر فیلم:

- در دو بخش فیلم در مورد خدا صحبت می شود

در بخش اول یک کشیش داخل بیمارستان به دیدار مرد می آید و میگوید که این بیماری هم در پلن خدا بوده که فلج شود که مرد به صورت او آب دهان می اندازد و وقتی بیمار تخت کناری به او میگوید انگار خیلی با خدا رابطه ی خوبی ندارد مرد میگوید خدایی وجود ندارد.

در بخش دوم وقتی مرد و خانواده اش به کشور مکزیک یا اسپانیا شرکت میکنند و در میان جاده دستگاه تنفسشان خراب می شود . کشیک مردم را دور جوان جمع میکند و میگوید خدا این جوان را بیمار کرده تا ما قدر سلامتی رو بدونیم این جوکی هست که خدا تعریف کرده و بیاییم به همین خاطر جشن بگیریم. 

دیدگاه هایی که در مورد خدا در فیلم بیان می شود دیدگاه های بیمارگونه ای است. جالب اینجاست که شخصیت های داستان واقعی هستند و تهیه کننده فیلم پسر شخصیت های اصلی است و همین دیدگاهی که در فیلم می آید حقیقتا حاصل دیدگاه شخصیت های فیلم است. خدا مقصر اصلی این اتفاقات است البته اگر وجود داشته باشد. فیلم یک جورهایی هم به تصور سازندگان دهن کجی به عقاید دینی است. هر چند که با کمی تغییر می شد بهترین برداشت ها را از آن داشت.

در آخر هم بحث اتانازی بسیار راحت از طرف بیمار و خانواده پذیرفته می شود که آن هم باز به خاطر بی اعتقادی است و مرد دست به خودکشی میزند (البته بسیار شیک و رویایی)